- گوشمال دادن
- سیاست کردن ادب کردن تنبیه کردن گوشمالی دادن: و هر که ظلم کردی بر رعیت گوشمال دادی، بلرزه و ارتعاش در آوردن سیمهای ساز های زهی و کوک کردن آنها
معنی گوشمال دادن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سیاست کردن ادب کردن تنبیه کردن گوشمالی دادن: و هر که ظلم کردی بر رعیت گوشمال دادی، بلرزه و ارتعاش در آوردن سیمهای ساز های زهی و کوک کردن آنها
گوشمال خوردن: من که قول ناصحان را خواندمی قول رباب گوشمالی دیدم از هجران که اینم پندبس. (حافظ)